شعر
مرا عجز و تو را بيداد دادند
به هر کس آنچه بايد داد دادند
برهمن را وفا تعليم کردند
صنم را بي وفايي ياد دادند
به افسون دست و پاي صيد بستند
به دست صيدکش صياد دادند
گران کردند گوش گل،پس آن گه
به بلبل رخصت فرياد دادند
سراغ حجله ي شيرين گرفتم
نشانم تربت فرهاد دادند
زدند آتش به جان پروانه را شب
سحر خاکسترش بر باد دادند
سر زنجير آذر را گرفتند
به دست سنگدل جلاد دادند.
آذر بيگدلي
+ نوشته شده در پنج شنبه 16 ارديبهشت 1395برچسب:شعر,شعر زیبا,آذر بیگدلی,مرا عجز و تو را بیداد دادند, ساعت 11:23 توسط آزاده یاسینی
|